يا و چشم به ره مانده ام تماشا کن
به ديدهٴ که به ره مانده راه پيدا کن
به غنچهٴ که ز غم لب به خنده نگشايد
گذر به باغ کن و غنچه را شگوفا کن
منم که تشنه ز باران و درعطش مانده
ببار بر سر من موج شور دريا کن
ز نام دوست شود سبز واژه هاى کلام
به گوش بى خبران اين سخن تو آوا کن
منم که عزم سفر دارم و شب تاريک
رفيق راه شو و نور را مُهيا کن
سر تو باد سلامت، اگر که ما رفتيم
ميان گم شده گان نام ماست پيدا کن
" ثنا " سرود محبت سرا و مهر و وفا
به اين کلام نکو شعر را تو زيبا کن
سلام عزیزم دل نوشته هات عالی
به وبلاگ من هم سر بزن نظر بده
عزیزم
تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
سرگرمي
و آدرس
joke121.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.